سيده ارم
زهرا زیدی
2- داشتن رابطه دوستانه با
همسايه
3- اداي حقوق ديگران از مال
خود
4- پرهيز از مقابله به مثل و گذشت از
ديگران
اين تحقيق
بخش دوّم نوشتار«برخي نکات تربيتي در دعاي استقبال از ماه رمضان» است که به
قسمتهاي ديگري از دعاي 44 صحيفهي سجاديه که حاوي نکات تربيتي ارزندهاي
ميباشد، ميپردازد.
1- صلهي رحم
و آثار آن
در دعاي 44
صحيفهي سجاديه حضرت امام
سجاد(عليهالسلام) از خداوند مسئلت ميکند که توفيق صلهي رحم در اين ماه را به ايشان عنايت فرمايد.
حضرت ميفرمايند:
«اللهم وَفِّقْنَا فِيهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ وَ
الصِّلَةِ» (پروردگارا
ما در اين ماه موفّق بدار که با أرحام و خويشاوندان خود با برّ و نيکي ارتباط و
صلهي رحم داشته
باشيم.)
در فرمايشات
ديگر ائمه معصومين (عليه السلام) نيز به صلهي رحم توصيه فراواني شده است و براي آن آثار
و نتايجي معرّفي شده که در ادامه به قسمتي از آنها اشاره
ميکنيم:
کسي که براي
صله رحم قدمي برميدارد خداوند در نامهي اعمالش، حسنه و نيکي مينويسد، گناهانش را
مورد مغفرت خود قرار داده و درجهاي به وي عطا ميکند و زمانيکه صلهي رحم
کننده، صاحب خانه را صدا ميزند، درهاي آسمان باز ميشوند و زمان معانقه و مصافحه
آنها، خداوند به آنها با لطف و کرم مينگرد.
طبق فرمايش
اميرالمؤمنين (عليه السلام) صلهي رحم، دوستي و محبت و مهر را در فاميل و
خاندان زياد ميکند و باعث حسن خلق، زياد شدن طول عمر، خاتمه يافتن فقر، دور
شدن از بلاها و آفتها، پاکيزه شدن اعمال انسان، فزوني مال و ثروت، بهرهمندي از
امدادهاي الهي، به تأخير افتادن مرگ و آباد شدن شهرها ميگردد. همچنين از حيث
آخرتي نيز حساب و رسيدگي به اعمال را آسان ميکند و باعث ورود انسان به بهشت
برين الهي ميگردد.[1]
در فرازي
ديگر از دعاي 44 صحيفهي سجاديه امام
سجاد (عليه السلام) ميفرمايند:
«وَ اَن
نَتَعَاهَدَ جِيرَانَنَا بِالاِفضَالِ وَالعَطِيَّةِ» (پروردگارا چنان کن ما با بذل
و بخشش و هدايا با همسايه معاشرت داشته باشيم.)
امام سجاد
(عليه السلام) در اين قسمت از دعا به واژه «نَتَعَاهَدَ» اشاره فرموده است که باب
مفاعله است و حاکي از معاهدهاي طرفيني است. در حقيقت امام زين العابدين(عليه
السلام) ميفرمايند بين همسايهها از ديدگاه اسلام يک عهد و پيماني وجود دارد که هر
کدام از طرفين بايد براي برقرارسازي و استحکام آن سعي و تلاش کند. واضح است
جامعهاي که تمام شهروندانش براي برقراري چنين معاهدهاي تلاش و کوشش کنند، آن
جامعه هيچ وقت از فضايل و ارزشهاي انساني محروم نخواهد
ماند.
اگر خواهان
آنيم که همه افراد جامعه بتوانند در محيطي مسالمتآميز و مبتني بر صفا و صميميت
زندگي کنند، لازم است از حال يکديگر باخبر باشند؛ نسبت به يکديگر احساس تکليف و
مسئوليت کنند ونسبت به تک تک افراد جامعه، قلبشان سرشار از محبت
باشد.
در حقيقت
اعضاي يک جامعه به منزله يک خانواده
بزرگ هستند که اگر يکي از اعضاي خانواده دچار مشکلي شود، اعضاي ديگر نيز احساس
مسئوليت کرده و براي حل مشکلش اقدام ميکنند. شايد به همين جهت مستحب است انسان
بعد از بجا آوري حج، ازدواج، خريدن خانهي نو و تولد فرزند، دوستان و همسايگان را به
خانهي خود دعوت کرده و به آنها
وليمه دهد.
در اينجا
مناسب است به کلامي از امام سجاد (عليه السلام) در رسالة حقوق آنحضرت در
مورد حق همسايه نيز اشارهاي داشته باشيم. حضرت
ميفرمايند:
«[از حقوق
هسمايه بر يکديگر آن است که] در غياب وي ثروت و ناموس او را محافظت کرده و در حضور
وي، او را احترام کند؛ در صورتي که مورد ظلم قرار گرفت، کمکش کند، در پي اطلاع از
اسرار زندگي وي نباشد؛ گناهانش را بپوشاند؛ در صورت پندپذيري، وي را پند نمايد؛ از
خطاهايش بگذرد و با وي به بهترين شکل و کريمانهترين صورت معاشرت کند.[2]
به جهت اهميت
حقوق همسايه و لزوم رعايت آن است که پيشوايان دين نيز در عمل و سيرهي خود نسبت به اين حقوق اهتمام ويژهاي
از خود نشان دادهاند. از امام حسن (عليه السلام) نقل شده است که شب جمعه من،
مادرم حضرت زهرا (عليه السلام) را ديدم که براي عبادت قيام کرد و تا صبح مشغول
عبادت و نماز بود و براي يک يک همسايهها با نام بردن اسمشان دعا ميکرد.
پرسيدم: مادر! شما براي خودتان دعا نکرديد؟ فرمود: «الجار ثمّ الدّار» يعني اول
همسايهها و بعد اهل خانه.[3]
در فرازي
ديگر از دعاي امام سجاد (عليه السلام) آمده است:
«وَ اَن
نُخلِّصَ اَموَالَنَا مِنَ التَّبِعَاتِ» (پروردگارا به ما توفيق عنايت کن تا اموال
خود را از حقوق ديگران پاک کنيم.)
از جمله
توصيههاي امامان وپيشوايان دين به مؤمنين آن است که اموال خود را از حقوق ديگران پاک نماييد تا
دِيني از کسي بر گردنشان نباشد و لازم است تا اموال خود را از حقوق ديگران خالص
کنند تا ذمهي آنها نسبت به حقوق
ديگران بري باشد.
در قسمتي
ديگر از دعا، امام سجاد (عليه السلام) به سه اصل اخلاقي مهمّ اشاره ميکنند که
نقش مهمّي در برقراري صلح و صفا در ميان خانوادهها دارد. اگر مؤمنين بتوانند
اين سه اصل اخلاقي را در زندگي رعايت کنند، زندگي و جامعه به بالاترين حد آرامش و
سکون اجتماعي، اخلاقي و رواني دست خواهد يافت.
در اين فراز
از دعا، امام سجاد (عليه السلام) ميفرمايند:
«وَ اَن
نُرَاجِعَ مَن هَاجَرَنَا، وَ اَن نُنصِفَ مَن ظَلَمَنَا، وَ اَن نُسَالِمَ مَن
عَادَانَا» (پرودرگارا عنايت کن تا با کسي که با ما قطع رابطه کرده، صله رحم کنيم؛
با کسي که به ما ظلم کرده، با انصاف برخورد کنيم و با کسي که با ما دشمني کرد،
زندگي مسالمتآميز داشته باشيم.)
در
زندگيهاي کنوني که هر روز ماشينيتر ميشود و از ارزشهاي والاي اخلاقي
کاسته ميشود و روابط و تعلقات اجتماعي و خانوادگي بسوي سرد شدن ميرود و
عواطف و صميميت و مهر و محبت کمرنگتر ميشود، لازم است اين کلام نوراني حضرت
سجاد (عليه السلام) را سرمشق قرار دهيم تا بتوانيم جامعهاي بسازيم که حضرت امام
زين العابدين(عليه السلام) آن را براي ما ترسيم مينمايند.
اگر در مسايل
خانوادگي اين سه اصل اخلاقي پياده شده و اين منطق کنار گذاشته شود که «او چون به
خانه ما نميآيد پس ما هم به ديدنش نميرويم!» و يا «او ما را در مراسم ازدواج
فرزندش دعوت نکرد، ما هم او را دعوت نخواهيم کرد!»، در اين صورت، طعم شيرين زندگي
را خواهيم چشيد و گرماي روابط خانوادگي پر از صميميت را احساس خواهيم
کرد.
در فرازي
ديگر از دعاي امام سجاد (عليه السلام) تربيت معنوي مطرح شده است و ايشان از خداوند
قرب الهي و طهارت، عصمت و اطاعت را خواستار شدهاند که در قالب سه عنوان به آن
اشاره ميکنيم.
امام
زينالعابدين خطاب به پروردگار ميفرمايند:
«وَ
نَتَقَرَّبَ اِلَيکَ فِيهِ مِنَ الاَعمَالِ الزَّاکِيةِ بِمَا تُطَهِّرُنَا مِنَ
الذُّنُوبِ» (خداوندا ما را توفيق ده که بواسطه اعمال پاک، به تو تقرب جويييم تا
بدين تقرب ما از گناههان پاک گرديم.)
در اين قسمت
از دعا، امام سجاد (عليه السلام) از خداوند بالاترين مرحله از مراحل کمال انساني که
قرب خداست را طلب ميکنند.
امّا حقيقت
قرب الهي چيست؟ ما همه معتقديم که خدا منزه از جسم و ماده است و از قيود مکاني و
زماني نيز مبرا است و وقتي از حدود مکان و زمان بالاتر است و از ماده مبّراست،
نميتوان به او اشاره کرد، او همه جا حاضر و بر هر کس ناظر است، پس در اين صورت
قرب به خدا چه معني دارد؟
در جواب بايد
گفت يکي از معناي قرب آن است که وقتي ما از خدا قرب و نزديکياش را ميخواهيم يعني
از خدا نزديک شدن به تمام ثوابها، پاداشها، نيکيها، خوبيها، حسنات، برکات، مغفرتها
و تمام فيوضات رحمانيه و رحيميه وي را خواستار ميشويم که حديث «تَخَلّقُوا
بِاَخلاقِ اللهِ» به همين نکته اشاره دارد. پس ميتوان گفت که قرب و نزديکي خدا
يعني صفات خداوند را در خود زنده کردن و متّصف به صفات الهي
شدن.
در روايات
اهلبيت (عليه السلام) در بيان مصاديق و آثار قرب به پروردگار به موارد زير
اشاره شده است:
عبادت و
شبزندهداري؛ کمال انقطاع از ماسوي الله؛ صبر براي خدا؛ اعتقاد و توکل به
خدا؛ اخلاق؛ نمازهاي واجب و مستحب؛ حاجت را فقط از خدا خواستن و پرهيز از سؤال کردن
از مردم؛ گريه و زاري در خوف خدا؛ اجتناب از محرمات الهي؛ براي خدا شريکي قايل
نشدن، بر تقسيم و تقدير الهي راضي شدن، داشتن نفرت و محبت براي خدا، براي خود
پسنديدن چيزي را که براي ديگران ميپسنديم و براي ديگران همان چيزي را ناپسند
قرار دهيم که براي خود او را ناپسند ميدانيم، کنترل عصبانيت، ترک
خواهشهاي نفساني و امور پست.[4]
در روايات
اهلبيت (عليه السلام) از افرادي نام برده شده که نزديکترين بندگان به خدا
هستند. ايشان عبارتند از: خوش اخلاقترين مردم؛ متواضعترين انسانها؛ کسي که
هميشه سخن حق بگويد، ولو به ضررش تمام شود؛ کسي که به قول حق عمل ميکند و لو
بر وي سخت و ناگوار باشد.[5]
طهارت روح و
پاکي از گناهان خواستهي ديگري است
که امام زينالعابدين در فراز ديگر از دعاي خويش از خداوند مسئلت
ميکند. همانگونه که انسان براي طهارت ظاهري اقدام ميکند، لازم است
براي طهارت روح و باطن خويش نيز تلاش و کوشش کند. به طور مثال ميتوان به «حسد»
به عنوان يک مرض روحي و ناپاکي باطني اشاره کرد. امام علي (عليه السلام)
ميفرمايند: «حسد را از قلوبتان بيرون کنيد.»[6]
واضح است که اين بيرون کردن حسد از قلب و طهارت آن تنها به حسد اختصاص ندارد، بلکه
انسان بايد سعي کند تمام گناهان و صفات رذيلهي اخلاقي را از قلبش بيرون
کند.
امير مؤمنان(عليهالسلام) ديدن
ناپاکيهاي روح را نشانهي داشتن
بصيرت دانسته[7]
و پيامبر اسلام(ص) نيز ميفرمايند انسان با نماز، تلاوت قرآن و گفتن استغفرالله
ربّي و اَتوب اليه بعد از انجام گناه، ميتواند اين نور بصيرت را بدست بياورد.[8]
راه برطرف
نمودن ناپاکيها از روح، اين است که انسان از تمام گناهاني که وجود دارد،
توبهي نصوح کند، يعني توبهاي که بعد از آن تکرار گناه نباشد. بواسطهي توبه و
گريه و اشکهاي خوف از خداست که
گناه از صفحهي دل انسان پاک
ميشود؛ دقيقاً همانطوري که انسان نجاست ظاهري را بوسيله آب ميشويد، انسان
سالک هم براي طهارت از نجاست باطني از گريه و اشکهاي خوف خدا مدد ميگيرد. اين
اشک ندامت و پشيماني است که بزودي تمام لکههاي گناه را از روح انسان تمييز کرده و
آن را پاک ميکند.
امام صادق
(عليه السلام) دربارهي اين اشکها ميفرمايد:
«قطرهاي از
اشک از خوف خدا، درياهايي از آتش جهنم را خاموش ميکند، اگر چشم انسان از آن اشک پر
بشود، خداوند آن چهره را عذاب نميکند و اگر آن اشک از چشم بيرون آيد، خداوند آتش
جهنم را بر وي حرام ميکند.»[9]
نکتهي ديگر اين است که روحي که در اثر توبه از
گناهان و معاصي پاک و طاهر گرديده براي اينکه مجدّداً آلوده نگردد بايد پيوسته به
ياد خدا و نتيجهي سوء معاصي و عذاب
الهي باشد تا غافل نماند و دوباره سراغ گناه نرود. امام باقر (عليه السلام)
ميفرمايند: « اگر دل مؤمن شکافته شود، نصف قلبش از خوف خدا مملوء است و نصف آخرش
از رحمت خدا اميدوار»
در فرازي
ديگر از دعا، امام سجاد (عليه السلام) دوري از عيوب را از خداوند طلب
مينمايند:
«وَ
تَعصِمُنَا فِيهِ مِمَّا نَستَأنِفُ مِنَ العُيوبِ» (خداوند! ما را از بازگشت به
عيوب و گناهان انجام مجدّد آنها مصون و محفوظ بدار.
در اين فراز
از دعا امام سجاد (عليه السلام) از خداوند توفيق دوباره انجام ندادن گناه را مسئلت
مينمايد. وقتي يک انسان سالک متوجه شد که گناه، نجاست باطني و کثافت روحي است،
براي پاک کردن روح و باطنش ميکوشد و براي دوري از آنها تلاش ميکند.
در روايات
معصومين(عليهم السلام) انجام افعال ذيل موجب مصون ماندن از گناهان معرّفي شده
است:
اعتصام به
ريسمان الهي؛ تمسک به کتاب خدا؛ تقواي خدا را پيشه کردن؛ صبر و شکيبايي بر
خواهشهاي نفساني؛ صبر در مقابل چيزهاي ناپسند؛ ايمان؛ عبرت آموزي؛ اطاعت خدا و
اجتناب از نافرماني از دستورات او و حسن نيت.[10]
امام سجاد
(عليه السلام) در فقرهي ديگري از
دعا از خداوند طلب ميکند که:
«حَتّي لاَ
يُورِدُ عَلَيکَ اَحَدٌ مِن مَلائِکَتِکَ اِلاّ مَا نُورِدُ مِن اَبوابِ الطَّاعَةِ
لَکَ، وَ اَنوَاعِ القُربَةِ اِلَيکَ» (خداوندا ما را موفق بدار گونهاي باشيم
که هيچ يک از فرشتگانت عبادتي را انجام ندهد جز اينکه اطاعت و بندگياش از ما کمتر
باشد و در وصول تقربت به پاي ما نرسد.)
پيامبر اسلام
(صلي الله عليه و آله و سلم) در مورد اهميت اطاعت و بندگي خداوند
ميفرمايند:
«تحصيل
چيزهايي که پيش خدا وجود دارد، صرفاً از اطاعت و بندگي محض امکان پذير است.»[11]
وقتي به
انسان کار مشکل و طاقت فرسايي را ميسپارند، ابزاري در اختيار وي قرار داده ميشود
تا با کمک آنها آن کار مشکل و سخت را انجام داده و به هدفش نايل آيد. امام علي
(عليه السلام) اطاعت خدا را وسيلهاي معرّفي کردهاند که به وسيله آن،
انسان ميتواند در مقابله با مشکلات و سختي زندگي ايستادگي کند. ايشان
ميفرمايند: «اطاعت خداوند، کليد همهي خوبيها و ابزار اصلاح هر بدي است.»[12]
از سوي ديگر
اطاعت خدا و بندگي خالص، آن وسيلهايست که آتش غضب و عذاب الهي را خاموش
ميکند. اميرالمؤمنين (عليه السلام) ميفرمايند: «اطاعت خالص خدا، غيض و غضب
الهي را خاموش ميکند.»
1.
صحيفه
سجاديه، ترجمهي عبدالحميد آيتي،
دفتر نشر فرهنگ اسلامي، سروش، 1387.
2.
تميمي آمدي،
عبدالواحد بن محمّد، غررالحکم ودررالکلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، قم،
بيتا.
3.
دهقان، اکبر،
يکصد و پنجاه موضوع از احاديث اهل بيت، مؤسسه تحقيقات و نشر معارف اهل
بيت.
4.
ري شهري،
محمد، ميزان الحکمة، قم، دفتر تبليغات اسلامي، 1403ق.
5.
حر عاملي،
محمد بن حسن، وسايل الشيعه، مکتبه
الاسلاميه، چاپ پنجم، تهران،1401ه.
6.
مجلسي، محمد
باقر، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمة الاطهار (عليهالسلام)، بيروت، مؤسسة
الوفاد، 1403 ق
[1]. دهقان، اکبر، 150 موضوع قرآن و احاديث اهل بيت
(عليه السلام)، ص368-369؛ رحمتي، محمد، گنجينهي معارف ص593-596.
[2]. بحارالانوار، ج71، ص7.
[3]. وسايل الشيعه، ج7، ص113.
[4]. ميزان الحکمه، ج3، ص2541-2542.
[5]. غررالحکم، حديث3193و 3243. اصول کافي، ج2، ص123،
حديث 11.
[6]. غررالحکم، حديث 6016.
[7]. غررالحکم، حديث 9848.
[8]. ميزان الحکمه، ج4، باب علي کال صواب نورٌ،
ص3390.
[9]. بحارالانوار، جلد93، ص331، حديث 14.
[10]. ميزان الحکمة، ج3، باب الوصمه،
ص1996-1997.
[11]. وسايل الشيعه، ج11، ص184، حديث2.
[12]. غررالحکم، حديث6012.